?? امپراتوري بزرگ تاريخ که به حکومت بر کل دنيا نزديک شدند
در فضاي مجازي هيچ مطلبي به اندازه موضوع ” بزرگترين امپراتوري هاي تاريخ” چالش برانگيز نبوده و باعث جنجال کاربران نشده است. شايد بهتر است که يک بار براي هميشه تکليف اين قضيه را روشن کنيم و ده امپراتوري بزرگ که به سلطه در تاريخ بر کل دنيا نزديک شدند را ليست بکنيم.
منظورمان از عبارت سلطه بر دنيا، کنترل مستقيم و يا غير مستقيم بخش عظيمي از جمعيت دنياست. در حقيقت امپراتوري هايي که در اين ليست قرار گرفته اند لزوما تمام دنيا را در اختيار نداشته اند و همين که موفق شده باشند به سلطه بر بخش اعظم و مهم جمعيت جهان نزديک شوند و پتانسيل تاثير گذاري بر بقيه قسمت هاي جهان را داشته باشند کافي است. ما در اين ليست تمام امپراتوري هاي دنيا را به حساب خواهيم آورد که در طول تاريخ تا به امروز حکومت کرده اند.
رتبه دهم: امپراتوري پرتغال
بيشتر مردم دنيا امپراطوري پرتغال را جزو حکومت هاي استعماري بزرگ تلقي نمي کنند، اما حقيقت امر اين است که در تاريخ آمده پرتغال براي مدت کوتاهي اين شانس را پيدا کرد تا يک امپراطوري جهاني تشکيل بدهد و در کنار امپراطوري انگلستان قرار بگيرد.
پرتغالي ها نخستين دولت اروپايي بودند که به استعمار گري روي آوردند و آنان موفق شدند که هندوستان، ژاپن، برزيل و بخش هاي وسيعي از آفريقا را کشف کنند. نيروهاي پرتغالي موزامبيک در شرق آفريقا و برزيل در آمريکاي لاتين را فتح کردند. امپراتوري پرتغال در دوران شکوهش در مناطق مختلف جهان از هند گرفته تا عربستان، مالزي، تا چين و ژاپن بنادر بازرگاني تاسيس کرد و توانستند بر روي مسير هاي بازرگاني آسيا به اروپا و مسيرهاي داخلي آسيا مسلط شوند.
جالب آن است که امپراتوري پرتغال توانست در آن دوره از تاريخ چنان امپراتوري قدرتمندي تشکيل دهد که هيچ امپراتوري اي به گرد پايش هم نمي رسيد. اما پس از قرن پانزدم اين قدرت و صلابت کم کم رو به افول شد و اگر اين ضعف رخ نمي داد امپراتوري پرتغال مي توانست يک امپراتوري عظيم و قدرتمندتري از امپراتوري انگلستان تشکيل بدهد. اگر پرتغالي ها موفق مي شدند که تمام مسير هاي بازرگاني آسيا را تصرف کنند به طور حتم مي توانستند که ثروتمندترين امپراتوري طول تاريخ بشوند و در نتيجه مي توانستند هزينه لازم براي فتح هندوستان، آفريقا، چين، آمريکاي لاتين و ساير نقاط جهان را به راحتي تامين کنند.
رتبه نهم: امپراتوري تيموريان
امپراطوري تيموريان حکومت چادر نشين هايي بود که بعد از انحلال امپراطوري مغول به قدرت رسيدند. تيموريان بر بخش هاي وسيعي از غرب ترکيه، ايران، قفقاز و بين النهرين، هندوستان و قست هايي از آسياي ميانه سلطه داشتند. تيموريان بر خلاف مغول ها که قدرت فتح کردنشان بر توانايي حکومتي شان چيره بود. در اوايل قرن چهاردهم يعني زماني به قدرت رسيدند که امکان برقراري ارتباط بين کشورها فراهم شده بود و حکومت ها مي توانستند ارتش هاي منظم ايجاد کنند.
تيمور لنگ موسس و پادشاه مطلق سلسله تيموريان، يادآور چنگيز خان موسس امپراطوري مغول بود. يکي از دلايل اصلي قدرت گرفتن تيمور اين بود که هيچ نيرويي در جهان، ياراي مقابله با ارتش مسلح سوار بر اسب تيموريان را نداشت. تيمور توانست سپاهيان مسلمان عرب را در هند به راحتي شکست دهد و سپاه آنان را منهدم سازد، اما آنچه باعث شد که در ميان امپراطوري هاي قدرتمند جهان قرار گيرد، نقشه اش براي شکست سلسله مينگ چين بود. فتح مينگ با آن جمعيت و منابع چشمگير به تيمور کمک مي کرد تا به سلطه بر بخش اعظم جهان نزديک تر شود. اما تيمور پيش از آنکه به چين برسد درگذشت. شايد اگر تيمور زنده مانده بود ميتوانست به فتح کل دنيا نزديک شود.
منبع: سايت پرسش و پاسخ يک سوال